خشونت خانگی چقدر شایع است؟ تعدادی از عوامل می توانند بازماندگان را از گزارش خشونت خانگی منصرف یا منع کنند، بنابراین درک میزان رایج بودن آن دشوار است. خشونت خانگی اصطلاح گسترده ای برای رفتاری است که برای دستکاری، کنترل، تحقیر یا آسیب رساندن به آن طراحی شده است.
Kaytee Gillis، مددکار اجتماعی بالینی دارای مجوز، LCSW-BACS، نویسنده کتاب های «شکستن چرخه: 6 مرحله شفا از آسیب های خانوادگی در دوران کودکی» و «این است» توضیح می دهد: «زیر طبقه بندی هایی در زیر چتر خشونت خانگی وجود دارد که سناریوهای آسیب بیشتری را نام می برد. نه «تعارض زیاد»، بلکه سوءاستفاده پس از جدایی است.»
رابطه بین مرتکب و بازمانده معمولاً عاشقانه، جنسی، خانوادگی یا صمیمی است. اغلب، مرتکب در همان خانه ای زندگی می کند که با فردی که علیه او خشونت انجام می دهد، زندگی می کند. میشل جیوردانو، مشاور اجتماعی و متخصص ارتباط با Find Luxury Rehabs، پایگاه داده مرکز درمانی، میگوید: «خشونت خانگی رایج است و میتواند هر گروهی را بدون توجه به ساختار جمعیتی آنها تحت تأثیر قرار دهد».
او میگوید: «این میتواند بر افراد با هر گونه پیشزمینههای نژادی، هویت جنسی، سن، موقعیتهای اجتماعی-اقتصادی و گرایشهای جنسی تأثیر بگذارد. برخی از دادهها نشان میدهند که خشونت خانگی با منبع قابل اعتماد سالانه تقریباً 10 میلیون نفر را در ایالات متحده تحت تأثیر قرار میدهد.
درک اعداد
کارشناسان بر این باورند که آمارها به دلیل موانع مختلف سیستمی، قانونی، اجتماعی و احساسی برای گزارش دهی، کمتر از ارقام واقعی را نشان می دهد. جووردانو میگوید: «هر نوع خشونت خانگی بهطور باورنکردنی کمتر گزارش شده است. “بنابراین، تعیین دقیق اینکه چقدر گسترده است دشوار است.” او می گوید: «بازماندگان ممکن است به دلایل مختلف گزارش ندهند. به عنوان مثال:
- ترس از اینکه اگر سوء استفاده کننده آنها را گزارش کند چه کاری ممکن است انجام دهد
- عدم آگاهی از منابع موجود برای حمایت
- احساس شرم، خجالت، یا تحقیر در مورد آنچه اتفاق افتاده است
- عدم دسترسی به تلفن، رایانه یا راه های دیگر برای تماس با کمک
- وابستگی مالی به سوء استفاده کننده
- عدم اعتماد به سیستم عدالت کیفری
خشونت خانگی چقدر شایع است؟ کورتنی گلاشو، رواندرمانگر، LCSW، مالک Anchor Therapy در هوبوکن، نیوجرسی، توضیح میدهد: «زمانی که یک فرد هنوز میخواهد یا احساس میکند که موظف است از سوءاستفادهگر خود که یکی از عزیزانش است، محافظت کند، پیچیده است. بازماندگانی که به گروه های به حاشیه رانده شده تاریخی تعلق دارند، ممکن است به خصوص تمایلی به گزارش دادن نداشته باشند. برای مثال، مهاجران غیرقانونی ممکن است از ترس اینکه این امر منجر به اخراج آنها شود، با پلیس تماس نگیرند. ترنس ها یا افراد ناسازگار جنسیتی ممکن است به دلیل افزایش خشونت های مورد تایید دولت علیه جوامع LGBTQIA+ درخواست کمک نکنند.
گیلیس میگوید: «بهعلاوه، برخی از مردان ممکن است خشونت خانگی را گزارش نکنند، زیرا آنها از فرهنگ یا اعتقادی هستند که مردان را بهخاطر آزار و اذیت شرمنده میکند. جووردانو میگوید: «علیرغم موانعی که بر سر راه گزارشدهی دقیق وجود دارد، آماری که ما در اختیار داریم دیدگاههای مهمی در مورد وقوع و اثرات خشونت خانگی ارائه میدهد.
داده های ائتلاف ملی علیه خشونت خانگی نشان می دهد که از هر 4 زن 1 نفر و از هر 9 مرد 1 نفر خشونت فیزیکی، سوء استفاده جنسی یا تعقیب توسط یک شریک صمیمی را تجربه کرده اند. مشخص نیست که آیا این ارقام شامل جمعیت سیسجندر و ترنس می شود یا خیر.
با این حال، یک بررسی در سال 2020 نشان داد که افراد تراجنسیتی 1.7 برابر بیشتر از افراد cisgender در معرض خشونت شریک جنسی قرار دارند.
حقایق و آمار خشونت شریک جنسی
جووردانو میگوید: «در حالی که خشونت شریک جنسی میتواند مردان و زنان را تحت تأثیر قرار دهد، زنان بیشتر هدف آزار جسمی و تجاوز جنسی هستند». گلاشو خاطرنشان می کند که ممکن است ارتباط گسترده خشونت شریک صمیمی با زنان یکی از مواردی باشد که مردان و افراد با هویت های جنسی دیگر را از گزارش سوء استفاده خود باز می دارد. تعصب و تبعیض علیه جوامع LGBTQIA+ ممکن است به مشکلاتی در گزارش خشونت خانگی یا دسترسی به پشتیبانی کمک کند، علیرغم اینکه در خطر افزایش خشونت شریک جنسی قرار دارند.
اطلاعات به دست آمده از منبع معتبر 2010 نشان داد که 26 درصد از مردان همجنسگرا، 37 درصد از مردان دوجنسه، 44 درصد از زنان لزبین و 61 درصد از زنان دوجنسگرا خشونت شریک جنسی را تجربه می کنند. (منبع)
برای مقالات مرتبط به این صفحه سری بزنید