درمان اضطراب و افسردگی با غذا : وقتی جین گرین 14 ساله بود، از یک مسابقه رقص شیر از صحنه خارج می شد که سقوط کرد. او نمی توانست دست ها، پاها یا پاهایش را حس کند. او به طور هیستریک گریه می کرد و تمام بدنش داغ بود. نفس نفس می زد. رنگ سبز به مدت 10 دقیقه سیاه شد. وقتی به هوش آمد، مادرش او را در آغوش گرفته بود. 30 دقیقه طول کشید تا ضربان قلبش به اندازه کافی آرام شود تا بتواند نفس بکشد.
گرین دچار حمله پانیک شده بود – اولین حمله او، اما نه آخرین. پدر و مادرش او را نزد پزشک بردند و پزشک تشخیص داد که او دچار اضطراب و افسردگی است و نسخه ای از یک داروی ضد افسردگی به او دادند. من اوقات خوبی داشتم، اما امتیازهای بسیار پایینی هم داشتم. گاهی اوقات به جایی می رسید که دیگر نمی خواستم زندگی کنم،» گرین با Healthline به اشتراک می گذارد. بازدیدهای بیشتر پزشکان همچنین نشان داد که او تیروئید نامنظم دارد، که به اضطراب او کمکی نکرد. او در 20 سالگی شروع به دیدن یک درمانگر کرد، که کمک کرد – اما فقط بسیار.
گرین در 23 سالگی، پس از یک ملاقات بسیار سخت با پزشکش که به او گفت هیچ کاری نمی توان برای علائم او انجام داد، در مقابل دوستش پاییز بیتس دچار بحران شد. بیتس یک متخصص تغذیه بود که با تغییر رژیم غذایی خود بر مشکلات اضطرابی خود غلبه کرده بود. او گرین را متقاعد کرد که رژیم غذایی خود را تغییر دهد تا ببیند آیا این باعث می شود احساس بهتری داشته باشد یا خیر. گرین قبلاً یک رژیم غذایی نسبتاً متعادل میخورد، اما شام اغلب بیرونآور بود. شکر یک چیز ضروری روزانه بود، همراه با آب نبات در طول روز و بستنی در شب. بیتس دستورالعملهای جدیدی به گرین ارائه کرد: بدون غلات، بدون لبنیات، شکر کمتر، چربیهای سالم بیشتر، مقادیر متوسط پروتئین، و مهمتر از همه، سبزیجات زیاد.
گرین صبحها شروع به نوشیدن قهوه ضد گلوله کرد، بهعنوان میانوعده به سراغ آجیل رفت، برای شام به ماهی سالمون یا همبرگرهای خانگی همراه با سبزیجات میچسبید، و از تکه کوچک شکلات تلخی که برای دسر میخورد لذت برد. گرین در مورد سوئیچ می گوید: «در 3 روز اول فکر می کردم که می میرم.
اما پس از چند روز، او متوجه افزایش سطح انرژی خود شد.
او میافزاید: «من روی چیزی که نمیتوانم بخورم تمرکز نمیکردم – من روی احساس خوبی که از نظر جسمی داشتم تمرکز میکردم که باعث شد از نظر ذهنی و عاطفی احساس بهتری داشته باشم. «من دیگر بالا و پایین های دیوانه وار شکر را نگرفتم. من در حال حاضر مدفوع دارم، که تأثیر زیادی روی خلق و خوی من می گذارد.»
در مورد آن حملات اضطرابی؟ گرین میگوید: «من ماههاست که دچار حمله اضطراب نشدهام. من کاملاً از داروهای ضدافسردگی که 100 درصد آن را به تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی خود نسبت می دهم، کنار گذاشته ام.
مهم است که به یاد داشته باشید که قطع هر دارویی، از جمله داروهای ضد افسردگی، بدون مشورت با پزشک ممکن است بی خطر نباشد. اگر در نظر دارید در رژیم غذایی و داروی خود تغییراتی ایجاد کنید، با پزشک خود صحبت کنید تا تعیین کنید که آیا کاهش یا قطع دارو ممکن است گزینه ای برای شما باشد.
غذاهایی که ممکن است به سلامت روان شما کمک کند و به آن آسیب برساند
درمان اضطراب و افسردگی با غذا : Anika Knüppel، محقق فوق دکترا در اپیدمیولوژی تغذیه می گوید: «تغییر تغذیه می تواند مکمل خوبی برای درمان سنتی مانند CBT و دارو باشد، اما هزینه بسیار کمتری دارد و می تواند راهی عالی برای مراقبت از خود باشد. در دانشگاه آکسفورد و مشارکت کننده در برنامه اروپایی MooDFOOD، که بر پیشگیری از افسردگی از طریق غذا تمرکز دارد. دو راه وجود دارد که مداخلات تغذیه ای ممکن است به سلامت روان کمک کند: افزایش عادات سالم و کاهش عادات ناسالم. Knüppel می گوید برای بهترین نتیجه، شما باید هر دو را انجام دهید. تحقیقات بیشترین حمایت را از دو رژیم غذایی نشان داده است: رژیم مدیترانه ای که بر چربی های سالم بیشتر تاکید دارد و رژیم DASH که بر کاهش قند تمرکز دارد. (منبع)
برای مقالات مرتبط به این صفحه سری بزنید